پرسش: وقتی با همسرم بر سر یک موضوع بحث می‌کنم، او به بحث ادامه می‌دهد در حالی که من تمایلی به ادامه‌ دادن ندارم اگر چه او بر حق هم باشد؛ این کار باعث رنجش خاطرش می‌شود با این حال من به اشتباه خود اعتراف نمی‌کنم مگر او بیاید و از من رضایت بخواهد با این‌که‌ او می‌داند که من گناهکار بوده‌ام...

راهکار: شوهر محترم بر تو واجب است با همسرت خوش‌رفتار باشی و یکی از مظاهر خوش‌رفتاری آن است که به سخنانش خوب گوش کنی و خوب پاسخ دهی. حق و صواب مخصوص آقایان نیست بلکه گاهی زنان حق دارند و پیشنهادشان هم درست است پس چرا نمی‌خواهی به سخنش گوش فرا دهی و نظرش را بدانی و با او به نحو احسن گفت‌وگو‌ کنی؟

ببینید این پیامبر اسلام –صلّی‌الله علیه و سلّم– است که با همسرش ام سلمه مشورت می‌کند و در کار مهمی به پیشنهادش عمل می‌کند. در صلح حدیبیه ام سلمه به پیامبر اسلام پیشنهاد کرد که خود حیوانش را قربانی کند و سرش را بتراشد و با کسی چیزی نگوید. پیامبر اسلام هم چنین کرد و اصحاب هم از او پیروی کردند و معلوم شد که این بهترین راه است.

به همین خاطر شوهر بزرگوار به تو سفارش می‌کنم که با همسرت به گفت‌وگو‌ بنشینی و با سعه‌ی صدر و سکوت به حرفش گوش کنی؛ یا سخنش را می‌پذیری و از او تشکر می‌کنی یا این که به نرمی با او مخالفت می‌کنی. فراموش نکن که او شریک زندگی توست و بر تربیت فرزندان و کارهای منزلت اشراف دارد.

درست نیست که درِ گفت‌وگو‌ با همسرت بسته باشد؛ نباید احساس کنی که به نظر و مشورت او نیازی نداری. فراموش نکن که پیامبر اسلام فرموده است: «خَيرُكُم خَيْرُكُم لِأَهْلِهِ» بهترین شما کسی که برای خانواده‌اش بهتر باشد [صحیح الجامع 3314] پیش از این نیز خداوند دستور داده است: «وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» [نساء"19] و با آنان به نیکی رفتار کنید.

گفت‌وگو‌ باید به محبت و الفت میان دو زوجین بیفزاید و رابطه‌ی آن دو را محکم‌تر کند. هم‌چنین باید کمک کند که دو طرف در مسایل زناشویی و امور منزل و خانواده بر یک نظر توافق کنند.

بدان که وبال این روش و رفتار نادرست با همسرت به تو باز می‌گردد؛ تا زمانی که حرف زنت را نمی‌‌پذیری او هم از نصیحت خودداری می‌کند و از سر ناچاری با تو موافقت می‌کند اگر چه بر اشتباه هم باشی. در این صورت خودت را از خیر و منفعت و مشورت محروم کرده‌ای.

کافی است به تو بگوییم اصرار بر نظر خود و عدم اعتراف به اشتباه و پذیرش حرف درست زنت، عین کبر و غرور است و عبد الله بن مسعود از پیامبر اسلام روایت کرده است: «لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ مَنْ كَانَ فِي قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ كِبْر!! قَالَ رَجُلٌ : إِنَّ الرَّجُلَ يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ ثَوْبُهُ حَسَنًا وَنَعْلُهُ حَسَنَةً ؟ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ جَمِيلٌ يُحِبُّ الْجَمَالَ ؛ الْكِبْرُ بَطَرُ الْحَقِّ ، وَغَمْطُ النَّاسِ» [رواه مسلم]

هر کس در دلش ذره‌ای کبر داشته باشد وارد بهشت نمی‌شود. شخصی پرسید: ای رسول خدا انسان می‌خواهد لباس و کفشش زیبا باشد آیا این کبر است؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد اما کبر یعنی پوشاندن حق و تحقیر مردم.

آیا فکر نمی‌کنی روشی که با همسرت در پیش گرفته‌ای همان کبر است؟

آیا این اخلاق شایسته‌ی توست؟ دوست داری به چنین سرنوشتی دچار شوی؟

از چنین سرنوشتی به خدا پیاه می‌بریم.

شوهر عاقل آن نیست که انتظار داشته باشد همسرش در هر حال اشتباهات او را بپذیرد بلکه باید به گناه خود اعتراف و از زنش عذرخواهی و رضایتش را جلب کند. زن نیز اگر دچار اشتباه شود باید رضایت شوهرش را جلب کند و این گونه است که زندگی زناشویی پا بر جا می‌ماند و الفت و محبت میان زوجین دوام می‌یابد. ابو درداء به زنش گفت: اگر دیدی خشمگین هستم مرا راضی کن و دیدم تو خشمگینی راضیت خواهم کرد در غیر این صورت زندگی خوشی نخواهیم داشت.